سعید ضروری-مردم سالاری آنلاین، داریو که در حال حاضر 42 سال سن دارد اولین مدرک خلبانی خود را در سن 16 سالگی در بولونیا در ایتالیا میگیرد. در آن زمان هنوز تیم مسابقات هوایی ردبول تشکیل نشده بود. داریو فقط یک هدف را دنبال میکرد و آن هم خلبان حرفهای شدن بود، رؤیایی که از کودکی آن را حمل کرده بود. رؤیایی که در سختترین و شاید تاریکترین روزهای زندگیاش در دوازدهسالگی وارد ذهنش شد و به او انگیزه داد تا در روزهای تاریک زندگی که همانند یک تونل بود به سمت نور و روشنایی حرکت کند.
ورود به دنیای اکروباسی با هواپیما
این خلبان طراز اول دنیا در رابطه با چگونگی ورود به دنیای اکروباسی ماجرا را اینگونه تعریف کرد: «در سال 2003 بعدازاینکه همکلاسی دورههای خلبانیام یک ویدیو از مسابقات هوایی رد بول نشانم داد عاشق این رشته شدم. به نظر میرسید پرواز با هواپیماهای اکروباسی دقیقاً همان چیزی بود که من را راضی میکرد. هدف بعدی زندگی برایم روشن و شفاف شد اما راه رسیدن به آن نیازمند کسب مهارتهای زیاد در خلبانی و گذراندن دورههای زیادی بود که برای تأمین مخارج گواهینامههای خلبانی شغلهای متعددی را امتحان کردم. نظافتچی استخر، پستچی، باغبانی و درنهایت با تدریس خلبانی توانستم هزینههای دورههای سطح بالا خلبانی را با موفقیت بگذرانم». داریو از مسیری تدریجی و طولانی گفت که انسانهای کمی انتخاب میکنند سختی ورود به این بخش را به جان بخرند. روزی که داریو وارد تیم رد بول شد، تجربه بیش از 4000 هزار ساعت پرواز با بیش از 50 مدل هواپیما داشت. او همیشه نسبت به گذشته خود و مسیر زندگیاش افتخار کرده است. این خلبان ایرانی-ایتالیایی که مادرش ایرانی است در سال 2013 وارد تیم رد بول شد و در سال 2017 رد بول حامی مالی این خلبان حرفهای شد. موقعیتی که خلبانهای زیادی در دنیا آرزوی چنین موقعیتی را دارند.
عبور تاریخی داریو از داخل تونل
رؤیای عبور از داخل تونل با هواپیما از سال 1992 وارد ذهن ماجراجو، کنجکاو و سختکوش داریو شد اما برای اجرای آن راه بسیار طولانی و ناشناختهای در پیش بود. این رؤیا تا سال 2017 همواره گوشه ذهن داریو بود. رؤیایی که از او خلبانی طراز یک در سطح دنیا ساخت. این خلبان حرفهای با ورود به دنیای اکروباسی رؤیای دیرینهاش را جدیتر دنبال کرد. یافتن تونلی که برای این کار مناسب باشد چالش بزرگی بهحساب میآمد. داریو در این رابطه میگوید: «در سال 2020 کارمند ردبول که ترکیهای بود تونلهای T1 و T2 را در استانبول به من پیشنهاد داد. این تونلها 2.26 کیلومتر طول داشتند که یکفاصله 360 متر هم بین آنها وجود داشت که کار را بسیار خطرناک میکرد. کار جدی روی این تونلها شروع شد. رؤیایی که 29 سال در ذهن و روح من جاری بود، بعد از 14 ماه مطالعه و بررسی توسط 30 تا 40 نفر افراد متخصص به مرحله اجرا رسید. ما در 9 ما آخر تماموقت روی این پروژه کارکردیم».
چالشهای این عبور شگفتانگیز
متخصصان زیادی در بخشهای مختلف روی این پروژه کارکردند تا ایمنی کاملاً رعایت شود. چراکه عبور یک هواپیما از داخل تونل با سرعت متوسط 304 کیلومتر در ساعت تنها 30 تا 70 سانتیمتر بالاتر از سطح زمین و کف تونل بسیار چالشبرانگیز و حتی میتوانست مرگبار باشد. پرواز طولانی در چنین شرایطی روی پایداری هواپیما تأثیر میگذارد. حساسیت بالا و فرمان پذیری هواپیما به حدی است که تنها چند میلیمتر تکان دادن سکان میتوانست فاجعه به وجود بیاورد. نورهای چراغ تونل وقتی یک هواپیما با سرعت در داخل آن حرکت میکند یک چالش بود. تونل دوم تراز نبود و اختلاف 2.5 درجهای سطح وجود داشت. این موضوع باعث میشد داریو مدام موقعیت هواپیما را اصلاح کند. داریو باید مدام تکانهای هواپیما را کنترل کرده و مراقب برخورد به سقف تونل هم باشد. عامل اثر سقف (Roof Effect) در کنار سایر عوامل این پرواز را شگفتانگیز و بسیار سخت میکرد.
فرمان پذیری بسیار بالای هواپیماهای اکروباسی که نسبت به چند میلیمتر حرکت واکنش نشان میدهند چالش مهمی بود. 360 متر از تونل باز بود که این به معنای جریان هوای متفاوت و جانبی بود که هواپیمای بسیار سبک داریو را به سمت راست منحرف میکرد. نتیجه این انحراف میتوانست مرگبار باشد. مهارت خلبان در اینجا و در سانت به سانت تونل نقش کلیدی را بازی میکرد.
کاری علمی، فنی و انگیزهبخش
مطالعات زیادی در «مرکز عملکرد ورزشکاران ردبول» و «مرکز فناوریهای بیونیک سطح» انجام شد. با استفاده از شبیهسازها و تمرینهای سخت و دشوار داریو ارتباط بین عصب و عضلاتش را بهبود بخشید بهطوریکه بتواند کاملاً روی کنترل هواپیما مسلط باشد. داریو دراینباره به «مردم سالاری» میگوید: «ازنظر ذهنی و جسمی و علمی باید برای این عبور متفاوت که هیچ تجربه قبلی و مشابهی از آن وجود نداشت آماده میشدم».
دستاوردها داریو کاستا
خلبان حرفهای بودن در دنیای مسابقات جهانی اکروباسی بهاندازه کافی بزرگ و دور از دسترس است. داریو قهرمانی های زیادی دارد. او در رابطه با دستاوردهایش میگوید: «لیست دستاوردهای من در فضای مجازی موجود است آنچه برای من بخش مهم ماجرا حساب میشود، اثرگذاری روی افراد است و اگر بتوانم در این کار موفق باشم میتوانم بگویم موفقیتی به دست آوردهام وگرنه دستاوردها متعلق به ایگو خواهند بود».
هواپیمایی بدون تغییر خاص
داریو برای این عبور شگفتانگیز از همان مدل هواپیمای مرسوم مسابقات اکروباسی استفاده کرد. این رکورددار جهان در پرواز با هواپیما در مورد پرنده شگفتانگیزش گفت: «من روی شخص محور بودن این عبور تأکید داشتم برای همین همهچیز باید توسط خودم کنترل میشد، هواپیمایی که برای این عبور از داخل تونل استفاده کردم یک هواپیمای Zivko Edge 540 بود که در مسابقات نمایش هوایی رد بول مورداستفاده قرار میگیرد و برای این عبور دستکاری نشد».
اولین قهرمان زندگیاش
آگاهی از اینکه افرادی که دستاوردهای بزرگی در زندگی دارند تحت تأثیر چه عواملی بودند معمولاً موردتوجه قرار نمیگیرد و رسانهها عموماً به این موضوع نمیپردازند. قهرمان داشتن در دوران کودکی بسیار اهمیت دارد و حتی میتواند روی سرنوشت کودکان در آینده تأثیر بگذارد. داریو در این رابطه میگوید: «پدربزرگم ایرانیم قهرمان شماره 1 زندگی من بود. من در ایتالیا همراه مادرم زندگی میکردم که اهل تهران است. از طریق مادر و مادربزرگم با بستگانم در ارتباطم. ایران کشوری جادویی است که من با داستانهایی مادربزرگ و پدرم بزرگم که با عشقی وافر در رابطه با آن صحبت میکردند بزرگ شدم، دوران سخت کودکی انگیزه مهم من برای تلاش کردند هستند».
خطرپذیری و ماجراجویی
داریو بهعنوان یکی از حرفهایترین خلبانهای دنیا نگاه جذابی به مقوله ترس و ماجراجویی دارد: «زندگی یک ماجراجویی است که هرکسی به روش خود آن را زندگی میکند اما گاهی ترسها همانند یک دیوار در مقابل ما قرار دارند. من به ترسهایم احترام گذاشتهام و بهترین دوست من ترسهایی است که با آنها مواجه میشوم. هیچگاه سعی نکردم ترسی نداشته باشم. ترسها کمک میکنند ریسکهای ماجراجوییها و کارهایم را مدیریت کنم و کم شوند، ترسها قبل و بعد انجام کاری حضور دارند اما نه در طول فعالیت، روزی که قبل و بعد انجام کاری ترسی نداشته باشم دیگر پرواز نمیکنم و برای همیشه پرواز را کنار میگذارم».