ماجراجویی درمانی
ماجراجویی درمانی شاخه جدایی در روان درمانی است که از دهه 1960 میلادی مورد توجه قرار گرفت. درونمایه ماجراجویی درمانی بر اساس یادگیری تجربی است و در طبیعت صورت میگیرد. تحقیقات و گزارشهای زیادی وجود دارند که نشان میدهند این نوع درمان اثرات مثبت زیادی بر روی افزایش اعتمادبهنفس و خودشناسی در افراد میشود. از دیگر اثراتی که برای ماجراجویی درمانی ذکر میشود بهبود رفتارهای اجتماعی و فردی است که برای این نوع درمان ذکر میشود. در ماجراجویی درمانی افراد عموماً با کولهپشتی سفر میکنند و روانشناسهایی که به اصول و مبانی این نوع درمان تسلط دارند گروه را همراهی میکنند. محققانی مانند اورت، مک کورمیک و ویت که این نوع درمانها در خارج از محیط شهری را موردمطالعه قرار دادهاند بین ماجراجویی درمانی، بیابان درمانی و فعالیتهای برونشهری با هدف درمان تفاوت قائل شدهاند و معتقد هستند نباید این ها باهم یکی در نظر گرفته شوند.
کمیته بینالمللی ماجراجویی درمانی
در سال 1997 کمیته بینالمللی ماجراجویی درمانی در استرالیا با برگزاری یک رویداد فعالیت خود را آغاز میکند. این کمیته با برگزاری کارگاهها و کنفرانسهای بینالمللی تلاش میکند تا اصول و مبانی درست ماجراجویی درمانی را نهادینه کند. در این کنفرانس بیان شد که تعریف واحد و پذیرفتهشدهای برای ماجراجویی درمانی وجود ندارد و اتین (Itin) در این کنفرانس تلاش کرد تا نشان دهد ماجراجویی درمانی میتواند همانند کاردرمانی و روانشناسی تعریف کلینیکی داشته باشد. این کمیته برنامههای مختلفی را در سراسر دنیا برگزار میکند تا آخرین یافتهها در این رابطه در اختیار علاقهمندان قرار بگیرد.
طبیعت عنصر اصلی
ماجراجویی درمانی با استفاده از نظریات مختلف روانشناسی در محیطهای خارج از شهر و پر ریسک انجام میشود که افراد را از نظر جسمی و عاطفی به چالش میکشد. پیشازاین تا مدتها ماجراجویی درمانی بهصورت فردی مورداستفاده قرار میگرفت ولی اخیراً بهصورت خانوادگی و گروهی نیز مورداستفاده قرار میگیرد. در ماجراجویی درمانی افراد با استفاده از بازیهای گروهی یاد میگیرند که رفتار حل مسئله داشته باشند و با ریسکهای واقعی و چالشهای حقیقی مواجه شوند و آنها را در زندگی خود درک کنند. ازجمله مواردی که در ماجراجویی درمانی به آن توجه میشود نقش مثبت طبیعت در روند بهبود درمان و استفاده صحیح از یواسترس (استرس مثبت) است. یکی از مهمترین بخشهای ماجراجویی درمانی نقش فعال و پویا و مسئولیت شخص در روند درمان خودش است. بسیاری از موارد دیگری نیز در لیست مزیتهای ماجراجویی درمانی وجود دارد که در این مجال نمیگنجد.
چالشهای واقعی
در ماجراجویی درمانی برعکس روشهای دیگر که عموماً کم هستند ریسک و چالشها غیرواقعی و مصنوعی دارند، فرد با موارد واقعی و البته دشواری مواجه میشود. در این سیستم درمانگرها باید مهارت کافی را در عبور دادن افراد از چالشها و ریسکهای موجود بر سر راه آنها داشته باشند و درعینحال با مبانی و اصولی اساسی ماجراجویی درمانی آشنایی داشته باشند. طبیعت و کوهها و درهها در این نوع درمان در نقش معلم و آموزشدهنده ظاهر میشوند. چالشها در ماجراجویی درمانی صرفاً شامل موارد فیزیکی نمیشود بلکه چالشهای اجتماعی و احساسی نیز مورداستفاده قرار میگیرد. ماجراجو درمانگر با توجه به نیاز و تواناییهای هر شخص او را در معرض چالش قرار میدهد تا رفتارهای اخلالگر و نامناسب فرد فرصت پیدا کنند توسط او شناسایی شوند. در یک تجربه درمانگر مراجعین خود که زوج اسپانیایی بودند را به کایاک سواری و ناهار دعوت میکند، این زوج در روابط خود باهم در تعارض بودند و باوجود علاقهای که به هم داشتند موانع ارتباطی و مشکلاتی در رابطه آنها وجود داشت، این دو نفر در یک قایق باهم سوار میشوند و در حین کایاک سواری مکالماتی باهم انجام میدهند، مرد در حین کایاک سواری میگوید: «من قایق را به سمتی که میخواهیم هدایت میکنم تا به مشکل برنخوریم و تو هر طور که دوست داری پارو بزن بدون اینکه من چه میگویم یا چه فکری کنم». درمانگر در اینجا از قایق برای نشان دادن نقش متفاوت افراد و مسئولیتهایشان استفاده میکند و با ورود به گفتگو و هدایت آن به افراد نشان می هد که برای رفتن بهجایی که میخواهند باید مسئولیتها و نقشهای خود را چگونه بر عهده گرفت. این مثال تنها یک نمونه ساده از کارکرد ماجراجویی درمانی است و به افراد یاد میدهد اگر شناخت نسبت به مسیری که میروند و نیازهای آن نداشته باشند چه خطراتی میتواند آنها را تهدید کند.
اصول و مبانی پایهای
اصول و مبانی استفادهشده در ماجراجویی درمانی موارد جدا از روانشناسی نیست تنها بستری که این موضوع محقق میشود در دنیای واقعی و در مواجهشدن با اتفاقهای واقعی و پر ریسک است. درمانگرهای ماجراجویی درمانی روانشناسهایی کلینیکی هستند که با استفاده از استعارهای وام گرفتهشده از طبیعت و از دل چالشهای طبیعی افراد را متوجه وضعیت روحی و روانی خود میکنند. این نوع درمان موافقان و مخالفان خاص خودش را دارد اما آنچه واقعیت دارد این است که این نوع درمان بهتر و بیشتر شناخته شود و برگزاری کنفرانسها و همایشهای مختلف در سراسر دنیا نشان میدهد این نوع درمان همچنان طرفداران زیادی در دنیای امروز دارد و میتواند برای برخی افراد مناسب و کارآمد باشد.
ترجمه: سعید ضروری
ماهنامه راز شماره 128 مهر 97