آموزش تلفیقی
در جوامع بدوي از نوعي آموزش براي انتقال تجربيات و فرهنگ هر قبيله به نسل بعد استفاده ميشد.دراين سيستم آموزشي افراد كم تجربه در كنار افراد باتجربه قرار ميگرفتند و تاكيد زيادي بر مشاركت تركيبي و تلفيقي بهمنظور آمادگي آنان براي زندگي گروهي در آينده وجود داشت.
پس از گذشت هزاران سال بـا درنظر گرفتن حقوق معلولان عبارتها و تعارفي جديد در سيستم آموزشي و قوانين كشورها وارد شده است چون با مجاني اعلام شدن آموزش و فراگير شدن آن در بعضي كشورها معلمين با حضور معلولان در مدارس روبهرو شدند و بهعلت نبود امكانات كافي تلاشهايي براي جداسازي آنان انجام و مدارسي ويژه بهصورت محدود براي اين افراد ايجاد شد. به اين ترتيب بهعلت در دسترس نبودن مدارس ويژه و استثنايي، بسياري از معلولان از تحصيل باز ميماندند. تغيير رويكرد جداسازي تحصيلي و آموزش تلفيقي از جمله اقداماتي است كه بهمنظور منتفع كردن دوسويه معلولان و ساير دانشآموزان مطرح شده است.
آموزش تلفيقي يا ادغامي بهدنبال قرار دادن كودكان و دانشآموزان معلول در كنار ساير افراد در سيستم آموزشي است. اين نوع آموزش بهدنبال حذف مكان از مدارس استثنايي و تبديل آنها به مجموعه خدمات در هر مدرسه است؛ بدينترتيب تمام دانشآموزان ميتوانند در كنار هم ياد بگيرند و مدارس براساس نيازهاي دانشآموزانش سازش مييابد نه دانشآموزان براساس نيازهاي مدرسه. در اين سيستم تفاوتهاي فردي منبعي از تنوع و گوناگوني است نه يك مشكل.
در نظام آموزش تلفيقي دانشآموزان معلول در كلاسهاي درس عادي با دريافت وسايل و تجهيزات مورد نيازشان در كنار ساير دانشآموزان حضور مييابند و درصورتي كه معلوليت كودكان بهگونهاي باشد كه بايد از تجهيزاتي استفاده كنند كه مزاحمت براي نظم كلاس و تمركز ساير دانشآموزان ايجاد ميكند، در بهترين حالت در همان مكان آموزشي بهطور موقت از كلاس درس خارج ميشوند و در كلاسهاي كوچكتر در همان مدرسه با تجهيزات مورد نيازشان از آموزش بهرهمند ميشوند. در اين سيستم تلاش ميشود تا معلولان در فضاهاي آموزشي افراد عادي حضور يابند.
آموزش تلفيقي، مخالفان و موافقان خاص خود را دارد و موضوع قابل توجه اين است كه در محافل مدافعان حقوق معلولان بحثها بر چگونگي انجام اين طرح و نحوه موفقيت آميز بودن آن در جريان است نه بر اصل موضوع. اين گروههاي مدافع، مهارتهاي اجتماعي و ارتباطي را مقدم بر مهارتهاي تحصيلي ميدانند و با هر نوع فعاليتي كه باعث جداسازي معلول از جامعه ميشود مخالفت ميكنند.
اما مهمترين دليلي كه موافقان اين طرح مطرح ميكنند اين است كه سيستم آموزش تلفيقي به ديده شدن معلولان در جامعه كمك ميكند، به كودكان توانايي مشاركت با افرادي را ميدهد كه از سطح تواناييهاي مختلفي برخوردار هستند و مهارتهاي ارتباط با همسالان را در هر دو گروه از دانشآموزان تقويت ميكند. آنان اجراي اين طرح را مطابق با اصول حقوق انساني ميدانند چرا كه در بسياري از مناطق امكان دسترسي به مدارس ويژه كم است يا وجود ندارد و آنان بر اين باورند كه در دنياي آينده، ارتباطات اجتماعي و تعامل و مشاركت انسانها با هم بيش از پيش مورد نياز است.
مخالفان اين طرح معلمان ، مديران و بعضي پدر و مادرها هستند. متفاوت بودن مفاد درسي كه هر گروه از افراد با تواناييهاي مختلف در يك كلاس نياز دارند، آزار و اذيت كودكان معلول توسط ساير همكلاسيها و سردرگمي معلمان در برخورد با كودكاني كه تواناييهاي مختلفي در يادگيري دارند از موارد مخالفت اين افراد است.
در اجراي تلفيق و ادغام دانشآموزان در سيستمهاي آموزشي تفاوتهايي وجود دارد؛ گاهي مدارس دانشآموزاني با معلوليتهاي جسمي و معلوليتهاي متوسط را انتخاب ميكنند و آنان وارد كلاسهاي درس عادي ميشوند و با استفاده از امكانات از پيش تعيين شده و با وجود مناسبسازي فضاهاي آموزشي مشغول به تحصيل ميشوند. اما در مدارس ما حضور معلولاني كه از نظر ذهني مشكلي در يادگيري ندارند در كلاسهاي درس عادي بهدليل عدموجود بسترهاي لازم امكانپذير نيست يا با مشكلات زيادي همراه است.
فوايد و اثرات آموزش تلفيقي بر نسل آينده و تاثير آن در ارتباطات انساني، لزوم توجه به مناسبسازي فضاهاي علمي- آموزشي بهعنوان مقدمات پذيرش و حضور معلولان در اجتماع را با توجه به قوانيني كه در اين مورد در سطح بينالمللي تصويب ميشوند بيش از پيش آشكار ميكند.
نویسنده: سعید ضروری روزنامه همشهری